کوه صبرم... لیکن از هِجر تو نالان می شوم
غرق در رویای تو، هر دم پریشان می شوم
هر سحر باران شوم، در چشم بیتاب آیم و
هر شب از یاد رُخت، بی غصه، خندان می شوم ...
«خویش - 12 آذر 402»
۵
از ۵
۱۴ مشارکت کننده
کوه صبرم... لیکن از هِجر تو نالان می شوم
غرق در رویای تو، هر دم پریشان می شوم
هر سحر باران شوم، در چشم بیتاب آیم و
هر شب از یاد رُخت، بی غصه، خندان می شوم ...
«خویش - 12 آذر 402»