«توصیه»

در پیچ و تاب گردش دنیا، سالیانی ست که سحرگاه تا شام، و شبانگاه تا سپیده، زیسته ام...

رخسار چند رنگ جهان را نقش کشیده ام و نقاب از رخ تلخ زمین و زمینیان بر چیده ام و نهایت امر، به این چند رسیده ام:

  1. گر ظلم دانی و توانی، بپرهیز که آن به و خوشگوارترست از ظالمیت
  2. گر یکه ای و بی یاور، نترس و بجنگ و یگانه، طی طریق کن که به دور از ادعای مدعیان، افتخار تام و تمامِ پیروزی، فقط از آن توست
  3. گر اشتباه کردی و تکرار، تاملی و تحملی سزاست، که مسیر پر اشتباه، خفت بار است و مملو از پشیمانی و ای کاش
  4. گر قدرشناس تو پیدا شد، غنیمتش دار، چراکه جهان پر شده از آدمیان دون مایه و قدرناشناس
  5. گر مجهزی به سلاح ادب، فاتحی و فرمانروا، لیکن ادب غیر از حماقت، و صداقت غیر از ساده لوحی ست
  6. گر افتاده ای و نجیب، به خویش مفتخر شو... ولی بدان که گاهی غرور در برابر مستکبر زورگو، عین نجابت است و اصالت
  7. گر راه خویش به خالق گره زده ای و چشم و گوش و زبان و دل به او سپرده ای، رستگاری... و گر مخلوق بی خرد را، راهبرت نموده ای، گمراهی ... و سرگردانی و نگون بختی، تقدیر و تاوان توست

و در آخر...،

انسان را سه چیز باید است:

مهربانی تا قیام قیامت

نظم و عدالت حین ریاست

و کسب آگاهی و خوش عملی به هنگام والدیت ....


«قلم: سید امیر ابوترابی»

۵
از ۵
۱۶ مشارکت کننده
sara karami گفت:
ali boood ostaadd
you are #all_in_one
    مدیریت گفت:
    سپاسگزارم از شما
fateme گفت:
ma adat drim be in honare raghse kalamat
hamishe khndon bashd va azzi
صادق گفت:
حس میکردم که کلمات دارن میرقصن
دمتون گرم
خیلی قشنگ و ماهرانه بود
    مدیریت گفت:
    سلامت باشید ان شاالله