«مسافر حرم»

امسال برای بار دوم به کربلا رفتم...

همیشه اعتقاد داشتم که اهل بیت همواره در حال طلبیدن ما هستند، و این ما هستیم که به هزاران دلیل زیارتشون رو طلب نمیکنیم و این توفیق رو از خودمون سلب میکنیم

به لطف خدای مهربان سفر خیلی خوبی بود

تقریبا دو هفته در سفر بودم

سفر امسالم از حضور در موکب دوستانم در مرز مهران شروع شد و مجدد در مهران به پایان رسید

چند روز اول موکب مهران بودم و بعد رفتم حرم حضرت پدر

دو روز هم اونجا موندیم و بعد عازم شدیم به سرزمین عشق، سرزمین بلا، سرزمین غم و جنون

اونجا هم موکبی بود یکی دو روز اونجا مستقر شدیم

این سفر مملو از زیبایی ها و زشتی ها بود

زیبایی هایی که از سخاوت بی حد و حصر عراقی ها و دلدادگی میلیونها انسان با ملیتها و فرهنگهای مختلف پدیدار میشد و زشتی هایی که با ریختن زباله در مکانهای مختلف و چیزهای دیگه شکل میگرفت

حرم جد عزیزم حضرت امام موسی کاظم هم رفتیم که خیلی خوب بود

در آخر به مهران بازگشتیم و بعد راهی تهران شدیم

نایب الزیاره همه بزرگواران بودم

ان شاءالله قسمت هر ساله همه عاشقان اباعبدالله الحسین بشه

مسجد محل حرکت کاروان - عکاس: خویش :)

در مسیر مهران

من و یار شفیق و همراه عزیزم

عکس یهویی دکتر از بنده در حال خدمت رسانی و پخش شربت آبلیمو اعلاء :)

(البته فیلم بود که من عکسش کردم. واقعا نفهمیدم که داره فیلم میگیره)

از خوبای بسیج لبنان :)

حاج آقا مشغول راز و نیاز D:

(مسخره بازی های سفر)

شهید سید ابوتراب - فرمانده جنگهای خیلی منظم :)

مسیر سخت رسیدن در درشکه ها :)

رسیدن به قبله عشاق

عکسهای یهویی از حرم اباعبدالله

حرم مولا علی در جوار دوست عزیزم

حرم جد عزیزم حضرت موسی ابن جعفر (ع)

در کنار دختر باهوش آقای دکتر عزیز که کمی شبیه برادر زاده عزیزم بود

سرکشی از مناطق بالا شهرشون :)

بازگشت به مهران و ... پیش به سوی طهران دوست داشتنی....

سفر بسیار شیرینی بود و هیچگاه فراموشم نمیشه

گاهی خدا در زمانهایی که بیش از حد به کمکش نیاز داریم، مارو در مسیری قرار میده که میتونه آروممون کنه

الهی روزی هر ساله همه کسانی که عاشق و پیرو ائمه اطهارند بشه ....