«ملکا»

ملکا ذکر تو گویم ...... که تو پاکی و خدایی

نروم جز به همان ره ...... که توام راه نمایی

همه درگاه تو جویم ...... همه از فضل تو پویم

همه توحید تو گویم ...... که به توحید سزایی

همه عزی و جلالی ...... همه علمی و یقینی

همه نوری و سروری ...... همه جودی و جزایی

همه غیبی تو بدانی ...... همه عیبی تو بپوشی

همه بیشی تو بکاهی ...... همه کمی تو فزایی

نتوان وصف تو گفتن ...... که تو در فهم نگنجی

نتوان شبه تو گفتن ...... که تو در وهم نیایی

نبد این خلق و تو بودی ...... نبود خلق و تو باشی

نه بجنبی نه بگردی ...... نه بکاهی نه فزایی

۵
از ۵
۱۵ مشارکت کننده